امروز شنبه , 26 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود درسنامه فارسی پایه یازدهم درس دهم
دانلود درسنامه فارسی پایه یازدهم درس دهم
فرمت فایل word
تعداد صفحات فایل : 12 صفحه
توضیحات فایل
*قالب شعر: مثنوی( مثنوی بلند با 55 بیت ) *شاعر: حسین مُمْتحنی متخلص به حمید سبزواری 1304-1395 (از شاعران انقلاب اسلامی ) * لحن: حماسی *موضوع: به تصویر کشیدن پیوند میان انقلاب اسلامی ایران و مبارزات و پایداری مردم فلسطین . فراخواندن مخاطبان به رویارویی با اشغالگران سرزمین فلسطین و نیرنگ دشمنان و جهاد با بیگانگان .
*قالب شعر: مثنوی( مثنوی بلند با 55 بیت ) *شاعر: حسین مُمْتحنی متخلص به حمید سبزواری 1304-1395 (از شاعران انقلاب اسلامی ) * لحن: حماسی *موضوع: به تصویر کشیدن پیوند میان انقلاب اسلامی ایران و مبارزات و پایداری مردم فلسطین . فراخواندن مخاطبان به رویارویی با اشغالگران سرزمین فلسطین و نیرنگ دشمنان و جهاد با بیگانگان .
*بیت1) وقت است تا برگِ سفر بر باره بندیم دل بـــر عبور از سدِّ خار و خاره بندیم
*قلمرو زبانی :3 جمله – مصراع اوّل : 1جملۀ مرکب [ وقت است: پایه / تا: پیوند وابسته ساز/ برگ سفر بر باره بندیم:پیرو]- وقت: نهاد/ است: فرا رسیده است = فعل غ اسنادی/برگ: توشه و هرچیز مورد نیاز ؛مایحتاج و آذوقه (آزوقه)/ برگ سفر:ترکیب اضافی( مفعول )/ باره : اسب (متمم)/ بندیم: مضارع التزامی / دل: مفعول / عبور: متمم/ سدِّ خار و خاره : 2 ترکیب اضافی ( متمم) / و : عطف/ سد: مانع/خار: تیغ های صحرایی / خاره : سنگ خارا،سنگ *قلمروادبی:[برگ بر/ خار خاره / باره خاره):جناس ناهمسان]/ عبور، برگ(آذوقه) ، سفر، باره: تناسب(مراعات نظیر) برگ سفر بستن : کنایه از آماده حرکت شدن /دل به کاری(عبور) بستن : کنایه از قصد انجام کاری داشتن سدِّ خار و خاره: اضافۀ تشبیهی / خار و خاره : استعاره از موانع و مشکلات راه، موانع سخت * تست: در بیت « وقت است تا برگِ سفر بر باره بندیم دل بـر عبور از سدِّ خار و خاره بندیم » بین « خـــــــاره » و چند واژۀ دیگر، « جناس ناهمسان یا ناقص» برقرار است؟ 1) یک 2) دو 3) سه 4) چهار *پاسخ: گزینه 2 ( خاره باره - خاره خار) *قلمرو فکری : *معنی : زمان آن رسیده است که زاد و توشه سفر بگیریم و آمادۀ رفتن شویم – برای گذشت از مشکلات و سختی ها وموانع راه تصمیم بگیریم . *مفهوم کلّی : آمادۀ حرکت و هجوم و گذر از سفر پرخطر.
*بیت 2 ) از هر کران بانگِ رحیل آید به گوشم بانگ از جَرَس برخاست، وایِ من ! خموشم
*قلمرو زبانی :4 جمله – وای من : شبه جمله (وای : منادا – حرف ندا « ای»به قرینه محذوف » )/هر کران: ترکیب وصفی/ کران:طرف، جهت ، کنار/ بانگ رحیل:ترکیب اضافی / رحیل: از جایی به جای دیگررفتن،کوچ کردن،سفر کردن/ آید(= می آید):مضارع اخباری / گوشم: ترکیب اضافی (متمم) /بانگ:آواز بلند، فریاد/جَرَس: زنگ، درای(زنگ کاروان)/ وای من : ترکیب اضافی /خموش: مسند /(م) خموشم: من هستم = نهاد و فعل اسنادی
*قلمروادبی : بانگ رحیل آمدن: کنایه از کوچ کردن( در حال حرکت بودن) / جَرَس: نماد ،آگاهی ، باخبرشدن / بانگ از جرس بر خاستن: کنایه از اعلام حرکت/ وای من : از ویژگی های ادب پایداری (= خود اتّهامی ) بانگ# خموش: تضاد/ بانگ، جرس، گوش: مراعات نظیر/ &nb